زن متولد ماکو 3

زن متولد ماکو 3...

آباژور: لامپآبونمان: اشتراکآتئیسم: ناخدایی، خدا ناباوری، کافرآتلانتیک: اقیانوس اطلسآتمسفر: جوّآتو: بهانهآجودان: افسری است در خدمت فرماندهانآدرس: نشانیآرتروز: جابجائی مزمن مفصل هاآرتیشو:( گیاه) کنگر فرنگیآرشیتک: مهندس معماریآرشیو: بایگانیآرکئولوژی: باستان شناسیآزالیا: ( گیاه) خرزهرۀ هندیآژان: پاسبانآس: تک خال در بازی ورقآسپرین: داروی تسکین دهندۀ دردآسترولوژی: طالع بینیآسترونومی: ستاره شناسیآسم: نفس تنگی نوعی بیماری ریوی که سبب تنگی نفس می شود.*منبع: کتاب فرهنگ لغات اروپایی در زبان فارسینوشتۀ: دکتر مهشید مشیریاز سایت https://ketabnak.com/کتابناک به صورت رایگان دانلود کردم. می توانید عضو سایت کتابناک شده و کتابهای رایگان دانلود و استفاده کنید.* + نوشته شده در پنجشنبه یازدهم آبان ۱۴۰۲ ساعت 14:9 توسط شهربانو  |  زن متولد ماکو 3...

می دانیم که فاعل کنندۀ کار است که انجام دادن کاری یا روی دادن حالتی را به یک شخص نسبت می دهیم.*فاعل« کیم؟» سورقوسونون جوابیندا گلیر.کیم گلدی؟ عبّاس گلدی.« حیدربابایه سلام» ی کیم یازدی؟ استاد شهریار یازدی.*اسم فاعلیاسم فاعلی در زبان ترکی آذربایجانی به وسیلۀ ریشۀ فاعلی و پسوند « چی ، چو » ساخته می شود.مانند:فایتون + چو = فایتونچو: درشکه چی، رانندۀ درشکهقاتیق + چی = قاتیق چی: ماست فروشسووزو + چو = سووزوچو: سبزی فروشکَپیر + چی = کپیرچی: کپیرفروشکپیر، قوم یادا توپراغا بنزیردی. خیردا چؤرک وئریب کپیر آلیردوخ و اونونلا قابلامالاری یویوردوخ.* + نوشته شده در سه شنبه شانزدهم آبان ۱۴۰۲ ساعت 15:10 توسط شهربانو  |  زن متولد ماکو 3...

زن متولد ماکو 3...

زن متولد ماکو 3...

دادیخماق: مزه اش عوض شدن، بدمزه شدن ( بر اثر کهنگی)دادینا باخماق: مزۀ چیزی را چشیدنداداندیرماق: عادت دادن، چشته خور کردندادانماق: عادت کردندارا چکمک: به دار آویختنداردا قالماق: در سختی گیر کردنداراماق: شانه کردندارانماق: شانه شدندارتماق: آرد کردن، سائیدندارتیلماق: آسیاب شدن، با ضربه کشیده شدنداریخماق: دلتنگ شدنداریشماق: جمع شدن، متراکم شدنداش داشیماق: سنگ حمل کردن، کار سخت انجام دادنداش کسمک: سنگ بری کردنداشینماق: اسباب کشی کردنداشیماق: حمل کردن، بردنداشیرتماق: لبریز کردندالغین اولماق: در فکر فرو رفتن* + نوشته شده در سه شنبه دوم آبان ۱۴۰۲ ساعت 17:39 توسط شهربانو  |  زن متولد ماکو 3...